نتایج جستجوی عبارت «گلراز شهدا» در نوشته‌های دانشنامه دفاع مقدس:
شهدا سال 61 -دفترچه شعر شهید مجید محمدزاده -جهل
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد مجيد محمدزاده »
سخن بس است زساقی و گل و می ناب بیا تو تا که بجوئیم بس حقیقت‌ها زباغ و زاغ و خزان کم بگو در این وادی که هست قسمت مردم بسی جهالت‌ها حدیث پیر مغان گفته‌اند مردمان از قبل چه خوش بود که بگوئیم از مرارت‌ها مده تو داد سخن از گل و می و مطرب بگو تو از هدف و این همه ضلالت‌ها صنم، صنم زدن مطربان دگر کافیست زچیست یأس مردم محروم و این کسالت‌ها کنون که گویمت ای دوست کم نما سخنت زمست‌های آخر شب پرسی...
شهدا سال 62 -وصیتنامه شهید باقر هاشمی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۲ » شهيد باقر هاشمي »
انا لله و انا الیه راجعون "ما از خدائیم و به سوی او رجوع خواهیم کرد" یا ایتها النفس المطمئنه ارجعی الی ربک راضیه مرضیه فادخلی فی عبادی و ادخلی جنتی1 السلام علیک یا ابا عبدالله. سلام بر تو ای حسین(ع)، که براستی تو برای دین خدا قیام کردی و در برابر ظلم و کفر ایستادی و شهید شدی. بنام خدایی که انسان را از لخته خون آفرید، بنام او که از اویم و همه چیزم از اوست، زندگیم در...
شهدا سال 62 -وصیتنامه شهید محمد کاری
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۲ » شهيد محمد کاري »
بسم‌الله الرحمن الرحیم انا لله و انا الیه راجعون ۱ همانا بازگشت هرکس به‌سوی اوست. من به‌عنوان یک فرد مسلمان و به‌حکم وظیفه شرعی و الهی که داشتم، قدم در این راه نهادم. خداوند بزرگ را شکر می‌کنم که چنین سعادتی را نصیب من کرد، چنین رهبری را در جلوی راهم قرارداد، ذره‌ای نور ایمان را در من روشن نمود؛ تا خود و خدای خود را بشناسم. اکنون‌که در میان شما نیستم و خداوند لیاقت شهادت را نصیب من کرده...
شهدا سال 63 -یادداشتهایی از شهید عباس مرادی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۳ » شهيد عباس مرادي »
برای مادر: هر چه در کتاب‌های لغت گشتم کلمه‌ای پیدا نکردم که بتواند مقام و عزت تو را آن‌طوری که بایدوشاید در برداشته و بزرگی تو را برساند، بیابم؛ ازاین‌جهت، ترا همان مادر خطاب می‌کنم؛ زیرا این کلمه؛ جایگاه، منزلت و قدر تو را تا عرش خدای تعالی بالا می‌برد و به‌خوبی می‌تواند معرف وجود شخصیت تو باشد. تو آن گوهر یک‌دانه‌ای هستی که خداوند به افراد بشر می‌بخشد و زمان دیگری پس می‌گیرد. آنگاه‌که بخشید زمین و...
شهدا سال 64 -وصیتنامه شهید جهانبخش میرشکاری
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد جهانبخش ميرشکاري »
بسم الله الرحمن الرحیم رب اشرح لی صدری و یسرلی امری و احلل عقده من لسانی یفقهو قولی آرزو دارم که صبحدم زیبای شهادت در راه خدا را، همراه با تپش قلب نیرومند و پر احساس رهبرم برگزار نمایم. سلام بر حضرت مهدی(عج) و نایب [برحق‌اش] واقعیش. سلام به تمام شهیدان، مصلحان، عارفان و عاشقان همیشه تاریخ، از هابیل تا امرزو و از امروز تا قیامت و همه آنها که قلبشان برای رضای خدا می‌تپد. اینک ما خودمان را انسان‌های سعادتمندی...
شهدا سال ۶۵ -زندگینامه شهید عباس دولت آبادی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ »
عباس از لاله‌های خونین لاله‌زار ایران اسلامی بود که با به خون نشستن خود پیروزی خون بر شمشیر را در عصر خمینی (ره)، در گوش جهانیان نجوا کرد. در اولین روز از آذرماه سال ۱۳۴۶ در روستای قطرویه از توابع نی‌ریز، در خانه‌ای که با یاد خدا و محبت اهل‌بیت (ع) چراغش روشن بود، قدم به عرصه هستی نهاد. در آغوش پدر و مادری باایمان و متدین آداب زندگی و مسلمانی را فراگرفت. برای کسب دانش و معرفت...
شهدا سال 61 -دفترچه شعر شهید مجید محمدزاده -بودن
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد مجيد محمدزاده »
تو به هوای بودن، دل مرا شکستی دل غمین ما را، تو سینه دست بستی من که دگر نخواهم، در این جهان بمانم بس است زندگانی، بس است عمر و پستی...
شهدا سال 61 -دفترچه شعر شهید مجید محمدزاده -دو رودخانه
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد مجيد محمدزاده »
در آن زمان که گل خون به کوچه می‌بارید به سینه و تـن مــردان گلوله می‌بـــارید دو دوست خسته ز گرد ره آمده بودیم سپر به نیزه دژخیم آمده بودیم برای رزم، خروش از جگر برآوردیم براه کعبه به دستان خود سر آوردیم امید نصر به هر سینه آشیانه نمود گل امید ز فریاد ما جوانه نمود به شوق یار دویدیم دشت ایران را به خانه خانه رساندیم راز شیران را به پاس حمله ما دزد و راهزن بگریخت به همت همه، دژخیم از وطن بگریخت به موج حادثه، خود...
شهدا سال 61 -دفترچه شعر شهید مجید محمدزاده -سوگند
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد مجيد محمدزاده »
به غروب راستین به کویر خشک                                           به هر آنچه هست و نیست به هر آنچه بود و هست به هر آنچه پایمال قدرت است به هر آنچه آشنای رقت است به آهوان، به همه دشتها به نوای بادها به فرار خاطرات خوب به ستیغ کوهها، به صفای دره‌ها به امیدهای مرده در قلوب ما بخدا سوگند که برای آبیاری کویر که برای سبزی زمین خشک که برای زنده ماندن که برای خوب ماندن همه راهها باز است ما اگر بخود بجنبیم به طراوت نسیم...
شهدا سال 61 -دفترچه شعر شهید مجید محمدزاده -غمگین
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد مجيد محمدزاده »
در شعله‌های سرکش یک عشق بی‌دریغ بیمارگون زقافله‌ها دور مانده‌ام رنج و عذاب از غم فردا در این کویر وامانده از عبورم، بی نور مانده‌ام ((( همی با ناله غمگین برای خویش می‌خوانم که این بدمستی هستی زدست غیر می‌دانم سالها چون غنچه در خون جگر پیچیده‌ام تا در این گلزار چون گل یک زمان خندیده‌ام از سر هر خار صد زخم نمایان خورده‌ام تا که چون شبنم، ره‌شناس این چمن گردیده‌ام گریه‌ام چون شمع ریزد بر رخ عریان خویش تا به هر کس می‌رسم انگار که چیزی من از...